پس از پايان عمليات سنگين و پرحجم كمان99 كه با استفاده از 120 فروند فانتوم D و E و 20 فروند F-5E انجام گرفت، نيروي هوايي ايران در ساعت 5:30 بامداد روز بعد نيز دستههاي بزرگي از فانتومها را جهت نابودسازي اهدافي در بغداد، بصره و موصل به پرواز درآورد. نخستين حمله توسط فانتومهاي پايگاه ششم بوشهر صورت گرفت. دو فروند جنگنده F-4E تأسيسات پتروشيمي زبير را در نزديكي بصره در ساعت 6 صبح روز دوم مهر 1359 به شدت بمباران كردند. هر فانتوم با رهاسازی 12 بمب MK82 باعث شدند كارخانه به طور كامل در آتش بسوزد و انفجارهاي پي در پي، يك هفته ميهمان زبير باشند. در اين حمله، پتروشيمي زبير با خاك يكسان شد و 20 كارشناس خارجي در اين حمله كشته شدند. در نقطهء مقابل، عراقيها با استفاده از توپخانه سنگين، پالايشگاه آبادان كه روزگاري در دوران شاه فقيد، عنوان بزرگترين پاالايشگاه نفت جهان را يدك ميكشيد، زير آتش شديد قرار دادند.
يكي ديگر از اهداف مهمي كه در روز دوم مهر 1359 نابود شد، انبارهاي بزرگ و استراتژيك سوخت ارتش عراق در كركوك بود. يكي از خلبانان از آن روز چنين ياد ميكند:
«دسته پروازي شماره يك از پايگاه همدان به رهبري سروان عباس دوران به قصد كركوك حركت كرد. من به عنوان شماره 2 وي را همراهي ميكردم. هواپيماي دوران به 4 بمب خوشهاي BL755، دو موشك گرماياب AIM-9P2 سايدوايندر و دو موشك راداري AIM-7E-2 مسلح شده بود. در حالي كه سه فانتوم ديگر، هر كدام 6 بمب سقوط آزاد MK82 و 4 موشك اسپارو را حمل ميكردند. طبق برنامه قرار بود بمبهاي MK82براي نابودسازي انبار سوخت در موج اول حمله و قبل از ترك محل مورد استفاده قرار بگيرند. سپس سروان دوران با بمبهاي خوشهاي، به پايگاه هوايي الحريه حملهور شود. با رسيدن بر روي هدف متوجه شديم كه انبار سوخت بسيار بزرگتر از آن است كه فكرش را ميكرديم و عراقيها به شكل ماهرانهاي آن را استتار كرده بودند.»
«پدافندي موشكي در آنجا نبود اما تا چشم كار ميكرد توپهاي ضدهوايي 23 ، 57 و 85 م م به طور بسيار گستردهاي به كار گرفته شده بودند. طبق برنامه، بمبهاي MK-82 را بر روي انبارهاي بزرگ سوخت فرو ريختيم و خوشبختانه جنگنده رهگير عراقي در آسمان نبود. در لحظهء بازگشت به سمت ايران و جستجوي هواپيماي سروان دوران (ليدر)، تنها ستونهاي بسيار بزرگ دود و آتش در آسمان به چشم ميخوردند. سروان دوران نيز پس از بمباران الحريه، ارتفاع پروازي خود را افزايش داده بود و قصد بازگشت داشت.
در همين حين وي با دو فروند ميگ-21 رهگير عراقي مواجه ميشود كه در حال گشتزني بودند. به دليل دوري راه و كمبود سوخت، دوران تصميم گرفت به سرعت و بدون درگيري منطقه را ترك كند. فانتوم عباس دوران كه بمبهايش را روي الحريه فرو ريخته بود، اكنون بسيار سبك بود و به راحتي سرعت ميگرفت. در همين لحظات، كمك خلبان فانتوم دوران، 3 دستگاه خودروي سنگين تانكبر را كه در نزديكي يك آشيانه بزرگ بتوني پارك شده بودند، مشاهده ميكند. سروان عباس دوران، با مهارت زياد، تمامي 640 تير فشنگ مسلسل هواپيمايش را بر روي هر سه وسيلهء نقليه خالي ميكند و فيلمهاي ضبط شده توسط دوربين متصل به مسلسل فانتوم (Gun Cammera) به خوبي مهارت فراوان عباس دوران را در هدفگيري و شليك مسلسل و نابودشدن خوردهاي تانكبر نشان ميداد.»
حمله بعدي
به تاریخ 22 اکتبر 1980، دو فروند جنگندهء F-4D جمعی گردان 71 تاکتیکی پایگاه هفتم در شیراز، در ارتفاع بسیار پست راهی بمباران پایگاه هوایی الحبانیۀ در عمق 120 کیلومتری غرب بغداد میشوند. از آنجا که آنها درست به سمت سیستمهای ضدهوایی سام عراق پرواز می کردند، متاسفانه یکی از فانتومها هدف قرار پدافند موشکی سام6 گرفته و خدمهء آن به اسارت بعثيها درميآيند. همزمان فانتوم دیگر گردش بسیار تندی را که باعث وارد شدن شتاب گرانش 11 برابر میشود، انجام میدهد و سعی میکند به وسیلهء سامانهء اخلالگر ALQ-109، فرستنده رادار سایت موشکی عراقيها را مختل نماید تا بتواند از تیررس موشکهای سام خارج گردد.
خدمهء فانتوم به سرعت درمی یابند که ادامهء ماموریت اصلی در شرایط پیش آمده ممکن نیست، بنابراین به سوی هدف فرعی که پالایشگاه البکر میباشد تغییر مسیر میدهند. پس از بمباران موفقیت آمیز هدف، هنگامی که فانتوم به سرعت به سمت مرز ایران تغییر جهت میدهد، با دو رهگير MiG-23MS عراقی روبرو میشود.
به همین دلیل خلبانان ایرانی، ابتدا به سرعت تانکهای خالی سوخت را به دریا پرتاب میکنند و سپس اهرم گاز موتورها را بر روی بیشترین مقدار قرار داده و در ارتفاع بسیار پایین و با سرعت سرسامآور پرواز خود را به سمت مرز ايران ادامه میدهند. در این هنگام جنگندهء عراقی پشت سر آنها دو موشک R-13 Atoll را شلیک میکند که به هدر میروند. خدمهء فانتوم ایرانی که در 70 کیلومتری مرز قرار دارند، خیلی زود متوجه میشوند که به دلیل چندین بار بهرهگیری از سیستم پسسوز، سوخت کافی ندارند و به هیچ وجه نمیتوانند خود را به مرز ایران برسانند، بنابراین تصمیم میگیرند با اعلام وضعیت اضطراری در رادیو، اجکت کنند؛ در واقع انتخاب دیگری نیز نداشتند.
همزمان، خلبان یک فروند تانکر بوئینگ 707 که با اسکورت دو فروند شکاری اف-14 تامکت در پشت مرز پرواز میکرد، پس از شنیدن این خبر در رادیو، به سرعت از مرز عراق عبور میکند و از خلبانان فانتوم درخواست میکند که تا رسیدن تانکر اجکت ننمایند. لحظاتی بعد، هنگامی که بوئینگ 707 و فانتوم یکدیگر را ملاقات می کنند، فقط 700 پوند سوخت برای فانتوم باقی مانده بود. کار سوختگیری هوایی در داخل آسمان عراق و ارتفاع میانی، جایی که رادارهای عراقی، تصویر کاملن روشنی از آنها بر روی صفحهء اسکوپ رادارهايشان داشتند، انجام گرفت ولی با وجود تامکتها، هیچ شکاری عراقی جرات نزدیک شدن پیدا نکرد.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر