در ابتدای جنگ با عراق، فانتومهای کشورمان (در کنار هلیکوپترهای کبرای هوانیروز) با انجام ماموریتهای فراوان در جهت کند کردن پیشروی نیروهای عراقی، نابودی تجهیزات زرهی، حمله به پایگاههای هوایی الرشید بغداد، ناصریه، ام القصر و ... اقدامات بسیار قابل توجهی انجام دادند. بزرگترین عملیات ضربتي تاریخ خاورمیانه شاید در روز اول مهر 1359 به وسیله 140 جنگنده فانتوم و اف-5 بر ضد پایگاههای هوایی و نظامی صدام انجام شد. به طوری که تنها در اثر حمله 16 فروند جنگنده F-4E به پایگاه هوایی الرشید بغداد، این پایگاه تا مدتها نتوانست عملیاتی شود.
فانتوم هاي E مسلح به موشكهاي هوا به زمين هدايت شونده ماوريك يا AGM-65A
.
این نکته قابل توجه است که در روزهای ابتدایی حمله صدام به ایران، به دليل تصفيه شديد ارتش از فرماندهان و نظاميان وطن پرست توسط اسلام پرستان، نیروی رزمی پیاده و زرهی آماده در مقابل عراق موجود نبود و ترابری برخي نیروهاي آماده از مراکزی چون لشگر زرهی قزوین يا خراسان تا مناطق غرب و جنوب کشور، روزها به طول میانجامید که در این صورت نیروهای عراقی به راحتی و بدون مانع قادر می شدند شهرهای اهواز، آبادان، کرمانشاه، ایلام، ماهشهر و ... را به راحتی به اشغال خود درآورند. در این میان پایگاههای هوایی همدان و بوشهر (به همراه اف-5 های پایگاههای دوم تبریز و وحدتي دزفول) با جنگندههای خود، پیشروی ماشین جنگی صدام را کند کرده و با انجام گاهن روزانه 600 سورتی پرواز، شلیک موشکهای ماوریک به ادوات زرهی و تدارکاتی عراق، عملن مانع پیشروی سریع 12 لشگر مجهز عراق شدند. ضمن اینکه با وجود خلبانان بسیار ماهری که در ایالات متحده آموزش دیده بودند، برتری هوایی در اوایل جنگ مطلقن در اختیار ایران بود و نیروی هوایی عراق جز در موارد بسیار معدودی، جرات استفاده از جنگندههایش را پیدا نمیکرد. نیروی دریایی عراق به وسيلهء ناوچه قهرمان پیکان و فانتومهای پایگاه بوشهر در 7 آذر 1359، نیروی دریایی عراق را تقریبن برای همیشه از صفحهء روزگار محو کرد. شهید عباس دوران در این روز با انجام 9 ساعت پرواز مداوم بر علیه ناوچههای عراقی از قهرمانان این نبرد به شمار میآید.
کشورمان بارها از قابلیت بالای این هواپیما در حمل تعداد زیادی بمب بهره گرفت: از جمله می توان به حملات هوایی فانتوم ها با 22 بمب به پالایشگاهها و مراکز مهم عراق، حمله و نابودی 48 فروند هواپیما بر روی زمین در پایگاههای سه گانه ی موسوم به H3 در فروردین ماه 1360 توسط 8 فروند فانتوم (یکی از بزرگترین ماموریتهایی که به نام فانتوم در جهان ثبت شده است)، حملاتی با بمبهای 1.5 تنی به پادگانی زرهی در شمال بغداد، نابودی ناوچههای عراقی به وسیله موشکهای ماوريك و ... اشاره کرد.
يك عكس تاريخي از ساعت 14 روز 22 سپتامبر 1980
تانكهاي T-62 سپاه ششم عراق، با حملات جنگندههاي عراقي و هجوم سربازان عراقي، مرز ايران را پشت سر ميگذارند و جنگ آغاز ميشود اما پايان جنگ، هشت سال بعد با وارد آمدن خسارتهاي بسيار هنگفت جاني و مالي به دو طرف رقم ميخورد.
.
از اواخر دهه 1980 تا پايان جنگ با عراق، هنگ 31 و 32 تاكتيكي، همواره به استعداد يك اسكادران جنگنده در پايگاه چهارم وحدتي دزفول حضور داشت. در سال 1988، اين جنگندههاي از وحدتي به پايگاه نهم در بندرعباس منتقل ميشوند و تا دو ماه در آنجا ميمانند. امروزه پايگاه سوم همدان به عنوان مركز اصلي فانتومهاي F-4E و RF-4E نيروي هوايي ايران شناخته ميشود؛ اگرچه تنها يك هنگ با استعداد 3 اسكادران را دارد.
اين جنگنده، نخستين فانتوم F-4D ايران ميباشد كه هنوز در پايگاهي در ايالات متحده بسر ميبرد. اندك مدتي پس از تحويل، به خدمت اسكادران 308 نيروي هوايي شاهنشاهي در پايگاه شاهرخي همدان درميآيد و به شمارهء 601 - 3 سريالبندي ميشود. در سال 1974 با تغيير سازمان، به خدمت اسكادران 72 مستقر در پايگاه هوايي شيراز درميآيد و شمارهء جديد 663 - 3 را ميگيرد. در سال 1976 دوباره به پايگاه و يگان قبليش يعني اسكادران 308 در شاهرخي همدان بازگردانده ميشود و در آنجا شماره سريال جديد 6697 - 3 را جهت سازگاري با سريالبندي جديد نيروي هوايي شاهنشاهي كه پنج رقم داشت و رقم نخست نوع كاركرد هواپيما را نشان ميداد دریافت میکند. (رقم نخست = 3 = هواپيماي جنگي)
.
همانند ساير جنگندههاي F-4D نيروي هوايي ايران، اين هواپيما نيز براي حمل و استفادهء سيستم نشانهگذاري ليزري AVQ-9 Zot Box و بمبهاي هدايت ليزري GBU-10 مجهز بود. اين جنگنده دست كم از دو عمليات نيروي هوايي شاهنشاهي در عمان در دهه 1970 و نيروي هوايي اسلامي در كردستان مابين سال 1979 تا 1980 جان سالم به در برد و سپس در جنگ با عراق در دهه 1980 وارد پيكار گرديد. در اين دوره به خدمت در اسكادران 71 پايگاه شيراز درآمد اما بسته به نياز و شرايط جنگي، در پايگاههاي وحدتي دزفول، تبريز و برخي ديگر نيز ديده شد.
عكسي از دو فروند جنگندهء F-4D نيروي هوايي شاهنشاهي بر فراز خاك عمان
در جريان جنگ ظفار در كشور عمان، اين جنگندهها نقش اساسي و بسيار مهمي در نابودسازي شمار زيادي از پايگاههاي شورشيان در عمان و جنوب يمن بازي ميكردند اما به دليل نبود اهداف مناسب، فانتومهاي ايران هيچگاه در عمليات پشتيباني نزديك هوايي (CAP) به كار گرفته نشدند. در بيشتر مواقع، مسلسل فانتومهاي ايران، كارآمدترين جنگ افزار آنها محسوب ميشدند و به همين دليل، جنگندههاي F-4D نيروي هوايي شاهنشاهي كه در عمان مستقر شده بودند، همواره يك دستگاه مسلسل SUU-23A در جايگاه مياني بدنه حمل ميكردند.
.
داستان شماره گذاري F-4D به سريال 6712 - 3 نامشخص است. در اوايل دهه 1970 و به هنگام تغيير سريال هواپيماها در نيروي هوايي شاهنشاهي، برخي از جنگندههاي عملياتي به دلايل گوناگون از دست ميروند (براي مثال پس از اينكه F-4D به شماره 602 - 3 از دست رفت، طي شمارهگذاري دوباره، جنگندهء بعدي يعني 603 - 3 به جاي آن شمارهء بعدي را دريافت كرد).
تا سال 1979، جنگندههاي F-4D نيروي هوايي ايران، دست كم دو بار دچار سريالبندي ميشوند و بدين جهت يافتن اينكه شماره سريال اوليهء آنها در ايالات متحده چه بوده، غيرممكن است. در اوايل سال 1979 يك فروند جنگنده F-4D به شماره 6712 - 3 مجهز به سيستم RHAWS در قسمت درنظر گرفته شده براي تعبيهء سامانهء مادون قرمز ياب IRST در زير آنتن رادار ديده شد که نشان از خرید این سیستم توانمند و پیشرفته توسط نیروی هوایی شاهنشاهی بود. اين سيستم نقش برجستهاي را در بيشتر عملياتهاي عمق خاك عراق بازي مينمود. سيستم پيشرفتهء RHAWS به خلبان فانتوم اين امكان را ميدهد تا مكان سايتهاي موشكي سام و آتشبارهاي ضدهوايي داراي رادار را در محدودهء مقابل هواپيما شناسايي و زيرنظر بگيرد و دستهء پروازي را به مسيرهاي كمخطرتر راهنمايي كند. فانتوم داراي RHAWS پس از خدمت در اسكادران 71 و 72 در طول جنگ با عراق، و همچنين سرنگوني يك فروند MiG-21MF عراقي در اكتبر 1980، بيشتر مدت جنگ با عراق را در خدمت باقي ماند.
در نیمهشب پنجشنبه 16 جولای 2009، یک فروند جنگنده F-4E جمعی پایگاه ششم در بوشهر، به هنگام ماموریت آزمایشی شبانه در آسمان منفجر شده و در جزیره شیف در نزدیکی ساحل بوشهر سرنگون میشود. متاسفانه سرگرد خلبان علی کرمی و ستوانیکم مهدی علیا، فرصت اجکت پیدا نمیکنند و هر دو به شهادت میرسند.
.
هنگ تاكتيكي 61 در پايگاه بوشهر قرار داشت و شامل اسكادران 61 و 62 تاكتيكي بود و از جنگندههاي F-4E و هواپيماهاي شناسايي RF-4E بهره ميگرفت. اسكادران 61 چهار و 62 هشت هواپيماي RF-4E تا سال 1992 در اختيار داشت. برای نمونه جنگندهء F-4E به شماره 6611 - 3 يكي از شش فانتوم جمعي هنگ 61 محسوب ميشد كه در بوشهر استقرار داشت و در عمليات مرواريد به تاريخ 29 نوامبر 1980 كه در آن از موشكهاي هوا به زمين ماوريك AGM-65A Maverick بهرهء فراواني گرفته شد و بيشتر نيروي دريايي عراق نابود گرديد شركت داشت. همچنین جنگندهء F-4E به شمارهء 6645 - 3 (شماره اصلي 01457 - 73) در بيشتر مدت جنگ در اختيار هنگ 61 قرار داشت و در جريان عمليات مرواريد به وسيلهء سرگرد ياسيني پرواز داده شد و چند ناوچهء موشك انداز عراقي را نابود ساخت.
در طول جنگ هشت ساله، نيروي هوايي عراق همواره تلاش ميكرد تا هوانيروز و نيروي هوايي ايران را زير فشار هميشگي نگه دارد. از اين رو حملات هوايي پي در پي به باندهاي خزش و همچنين پايگاههاي هوانيروز در غرب و جنوب ايران را ترتيب ميداد. هرچند بيشتر اين حملات چندان كارا نبودند زيرا پايگاههاي نيروي هوايي ايران هم بزرگ بودند و هم بسيار مستحكم؛ اما با گذشت زمان، برخي از هواپيماهاي اف-4 و اف-5 زير بمباران از بين رفتند.
هواپيماي شناسايي RF-4E به شمارهء 6507 - 2 به نظر يكي از آخرين فانتومهاي ناشناس UKI محسوب ميگرديد و به طور مستقيم از موجودي نيروي هوايي ايالات متحده در اختيار ايران قرار گرفته بود. اين هواپيما كه در اوايل دهه 1970، ده ها سورتي پرواز در عمق خاك اتحاد جماهير شوروي انجام داده بود، پس از شروع جنگ با عراق، در اختيار اسكادران 62 پايگاه شكاري بوشهر قرار داشت و پروازهاي بيشمار و گستردهاي را بر روي خاك عراق به انجام رساند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر