پيش از سوم اسفند 1299، اوضاع كشورمان پرهرج و مرج بود. در گيلان و مازندران، وطنفروشان و ياغيان مورد حمايت روسها، به نام انقلاب، سرنوشت مردم را بدست گرفته و بر جان و مال آنان حكومت ميكردند و عدهاي مزدور ديگر، در رشت حكومت كمونيستي تشكيل داده بودند. سربازان و كشتيهاي انگليسي به آبهاي ايران وارد شده و به صورت علني در امور داخلي ايران دخالت ميكردند. دامنه تحريكان بيگانگان و مزدوران داخليشان به ايالات ديگر نيز كشيده ميشد و چيزي نمانده بود كه همچون اتفاقاتي در آذربايجان و خراسان نيز روي دهد. قشون انگليس كه از زمان جنگ جهاني اول در ايران ماندگار شده بودند، آزادانه و بدون اعتنا به حق حاكميت ايران از جنوب تا شمال كشورمان را ميدان تاخت و تاز خود قرار داده بودند. يك قسمت از قواي سابق روسية تزاري، تحت فرماندهي بيچراخف بر اثر سازش با انگليسيها در حوالي قزوين سنگر گرفته بودند. در جنوب ايران يك نيروي مزدور انگليسي به تفنگداران پليس جنوب تشكيل شده بود كه در تمام امور آن نواحي دخالت ميكرد. ايلات و عشاير محلي با اين نيرو در حال جنگ بودند و در نواحي ديگر هم هرجا كه ايل و عشيرهاي بود، بر اوضاع چيرگي داشت. به علت آشفتگي شديد اوضاع و پيچيدگي امور، شيرازة حكومت مركزي به كلي از هم گسسته و از دولت ايران جز اسمي باقي نمانده بود. از تعطيل مجلس شوراي ملي، سالهاي ميگذشت و با اينكه انتخابات دورة چهارم مجلس تحت شرايط خاصي انجام گرفته بود، ولي مجلس بازگشايي نميشد.
بازدید رضا شاه از مرمت بنای تخت جمشید
دولت بيكفايت وقت، قرارداد سال 1919 را با دولت انگلستان بسته و اجازه داده بود كه مستشاران انگليسي، امور وزارتخانهها و مؤسسات دولتي را تحت نظر بگيرند. دولتها ميآمدند و ميرفتند و اوضاع روز به روز آشفتهتر ميگشت. به كاركنان دولت به جاي حقوق ماهيانه، حواله گچ و آجر ميدادند كه آن را در بازار بفروشند و پولش را به مصرف زندگيشان برسانند! دولت اساسن بودجهاي نداشت، زيرا ماليات وصول نميشد و خزانه به كل تهي بود. امور تجارت و صنعت به سرعت به طرف نابودي ميرفت، يأس و نااميدي همه را فراگرفته بود. در چنين شرايطي، تحول تاريخي سوم اسفند 1299 خورشيدي انجام گرفت. رضا خان ميرپنج با سه هزار نفر قزاق تحت فرماندهي خود كه در قزوين مستقر بودند، تصميم گرفت به سمت تهران حركت كند؛ ابتدا تكليف حكومت مركزي را روشن سازد و پس از آن با اعتماد و اطميناني كه به خود داشت، ياغيان و بيگانگان و وطنفروشان را بر سر جاي خود بنشاند. سربازان تحت فرماندهي رضا خان ميرپنج، آنهايي بودند كه بدون در دست داشتن وسايل و تجهيزات لازم با دست خالي در مقابل دشمنان ايستادگي كرده و چند ماه بود كه حتا حقوق و دستمزدشان را نگرفته بودند و خانوادة آنها در تهران و ساير شهرها با مشكلات فراوان زندگي ميكردند.
عصر روز دوم اسفند 1299، اين عده از كرج عبور كرده و به طرف تهران پيش آمدند. رئيسالوزراي وقت، آنچنان در خواب غفلت بود كه به اين نيرو توجهي نكرد و فقط عدهاي ژاندارم براي جلوگيري از ورود آنان اعزام داشت كه اين عده هم چون ناراضي بودند، در چند كيلومتري خارج شهر توقف كردند و منتظر ماندند تا ببينند اوضاع چه خواهد شد. ساعت 3 بعد از نصف شب كه نيروي قزاق از ميدان جلاليه عبور كرده وارد تهران شدند. در حين ورود قزاقها، نه تنها هيچگونه مقا.متي در مقابل آنها انجام نگرفت، بلكه نيروي انتظامي دولت وقت، مقدم آنها را گرامي داشت و پيروزي آنان را آرزو كرد.
رضا شاه كبير در ميدان تاريخي حسن آباد تهران (1311 خورشیدی)
وقتي كه رضا خان ميرپنج با نيروي تحت فرماندهي خود وارد پايتخت شد، مردم تهران در خواب خوشي فرو رفته بودند. تمام خيابانها به سهولت به تصرف قزاقها درآمد و فقط شهرباني كه تحت نظر افسران سوئدي اداره ميشد، مقاومت مختصري از خود نشان داد كه آن را هم با چند گلولة توپ بمباران كردند و آخرين مركز مقاومت شهر را هم در اختيار گرفتند. پيش از اينكه آفتاب روز سوم اسفند طلوع كند، پيروزي قطعي نصيب فرمانده شجاع و با لياقت نيروي قزاق شده و اهالي تهران موقعي كه از خواب برخاستند، دريافتند كه آن هرج و مرج و نا امني براي دست كم تا 58 سال بعد از شهر و مملكت آنان رخت بربسته است و از آن پس ميتوانند با آسودگي خيال، به كار روزانة خودشان مشغول گردند.
رضا خان در مقام رئيس الوزرايي در كنار احمد شاه قاجار
رضا خان ميرپنج بدين ترتيب، آتش طغيان و نا امني را خاتمه داد. ابتدا وزير جنگ و بعد از آن رئيسالوزرا شد و اندكي بعد از آن تاريخ، موقعي كه احمد شاه، آخرين پادشاه بيكفايت سلسلة قاجار براي خوشگذراني و عيش و نوش با دختران فرانسوي به اروپا رفته بود و در آنجا اقامت داشت، از سلطنت بركنار شد و رضا خان ميرپنج به سلطنت رسيد و نخستين پادشاه باكفايت و خدمتگزار سلسله پهلوي در ايران گرديد. اعلاحضرت رضا شاه كبير براي حفظ استقلال ايران و برانداختن اساس ملوك الطوايفي، ابتدا ارتش نيرومندی به وجود آورد، زيرا بدون داشتن امنيت كشور، محيط ايران به هيچ وجه براي انجام اصلاحات آماده و پذيرا نبود و فرو نشاندن آتش طغيان در اطراف و اكناف مملكت، امكانپذير نميگرديد. اين مرگ بزرگ، كلية شئون اجتماعي، نظامي و فرهنگي ايران را با فكر تواناي خويش اصلاح كرد و با نيروي عشق به وطن و اعتماد به نفس فراوان بر مشكلات پيروز گشت.
رضا شاه كبير بدون اينكه از دولتها و كشورهاي قدرتمند روزگار كمكي بگيرد، جادههاي شوسه و راه آهن سراسري ايران را به وجود آورد و با وارد كردن كارخانجات، صنايع كشور را بنيانگذاري نمود. اين مرد بزرگ، بهداشت، فرهنگ و كشاورزي را بسيار گسترش داد و ايران و ايراني را در ميان ملتها دنيا سربلند ساخت. آگاهان و مورخين كه اوضاع درهم كشور را در سال 1299 و پيش از آن ديده بودند، يقين داشتند كه ديگر اين كشور كمر راست نخواهد كرد و براي ابد نام كشور كهنسال ايران، از صفحة تاريخ محو خواهد شد و البته انصاف بايد داد كه تا حدي هم نظر آنان بجا و به مورد بود؛ زيرا هركسي كه ايران آن روز را ميديد، نظرش دربارة كشورمان جز اين نميتوانست باشد و به همين جهت است عدهاي از مورخين خارجي كه مطالعاتي دربارة اوضاع ايران دارند، عقيده دارند كه قرن بيستم، بر ساير قرنها از نظر پيشرفتهاي مادي و معنوي برتري چشمگير داشته و به همان اندازه نيز مقام اجتماعي و تاريخي رضا شاه نسبت به پيشينيان خودش كه خدماتي داشتهاند، مشخصتر و روشنتر است.
برپایی راه آهن سراسری، بزرگترین کارکرد آبادانی در یکصد سال اخیر ایران می باشد
برپايي راه آهن سراسري، الغاي امتيازات و حقوق ويژة يكصد و پنجاه سالة بيگانگان، سركوب و مطيع ساختن ياغيان و وطنفروشان داخلي، برهم زدن اساس نافرماني ايلات و عشاير، برانداختن بنيان ياغيان ياغيگري، گسترش و غناسازي فرهنگ، تأسيس دانشگاه تهران، تآسيس راديو و ... از اقداماتي بوده كه با اوضاع و احوال قرن بيستم مربوط است و انجام و اجراي آنها با مشكلات طاقتفرساي اين قرن پیوند دارد.
از سال 1935 نام ايران به واسطة اقدامات عمراني و فرهنگي رضا شاه كبير، در كشورهاي زندة دنيا ورد زبانها شده و نظر جهانيان را به سوي خود جلب نمود. بر اثر كاركردهاي اساسي انجام شده در داخل كشور، مردم جهان فهميدند كه كشوري را كه پيشتر به نادرست پارس ميگفتند، ايران نام دارد و كشور كهنسالي است كه با تمام مصائب، مشكلات طبيعي و سياسي، خرافات مذهبي، استقلال و حاكميت سياسي خود را محفوظ داشته و در شمار كشورهاي زنده و مترقي دنيا قرار ميگيرد.
پیوندها:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر