هواپیمای جاسوسی ELINT بوئینگ 707 نیروی هوایی شاهنشاهی ایران
پروژة آيبكس كه كار مشتركي بود بين سازمان CIA + آژانس اطلاعات ملي آمريكا NSA و ايران، اقدامي بسيار مهمي بود جهت بنا كردن پايگاههاي جاسوسي و انجام يك سري مشاهدات جاسوسي و ايجاد پستهاي شنود در طول مرز مشترك با شوروي به همراه خريداري و عملياتي نمودن تعدادي قابل توجهي هواپيماي شناسايي ...پروژة Ibexپروژة آيبكس (به معني مارال يا بز كوهي) در حدود سال 1974 در ايران كليد خورد و هر دو كشور ايالات متحده و ايران به اندازة برابر در اجراي آن سهم داشتند. با اين حال ايران تقريبن تمامي هزينههاي پروژه را كه بيش از 500 ميليون دلار بود به پيمانكار اصلي پروژه يعني كارخانة Rockwell پرداخت نمود. پيش از آنكه كمپاني راكول عهدهدار ساخت قطعات پروژة IBEX شود، يك پروژة پيشنهاد شده توسط اسرائيليها از طرف نيروي هوايي شاهنشاهي به دليل ضعيفتر بودن تكنولوژي رد شد.پروژة آيبكس كه كار مشتركي بود بين سازمان اطلاعات مركزي (CIA) + آژانس اطلاعات ملي آمريكا (NSA) و ايران، اقدامي بسيار مهمي بود جهت بنا كردن پايگاههاي جاسوسي و انجام يك سري مشاهدات جاسوسي و ايجاد پستهاي شنود در طول مرز مشترك با شوروي به همراه خريداري و عملياتي نمودن تعدادي قابل توجهي هواپيماي شناسايي.تا پيش از انقلاب مذهبي 1979، تعداد پنج ايستگاه جاسوسي بسيار مدرن در شمال ايران وجود داشت: سه ايستگاه به صورت مشترك توسط پرسنل نيروي هوايي شاهنشاهي و نيروي هوايي ايالات متحده اداره ميشد و دو تاي ديگري توسط پرسنل سازمان CIA و شايد NSA. ايستگاههاي پرسنل سازمان سيا در نوشهر (سايت شماره 1) و كبكان (سايت شماره 2) قرار داشتند.روشنترين وظائف پنج ايستگاه جاسوسي مستقر در شمال ايران اينها بودند:- شنود مكالمات راديويي و سنجش ميزان ترافيك و جابهجايي نيروهاي ارتش سرخ در قسمت جنوب اين كشور (شمال ايران) به ويژة يافتن شواهدي كه نشاندهندة فعاليت غيرعادي و زياد نيروهاي نظامي شوروي در وراي مرزها باشد.- آگاهي از آزمايشات موشكي شوروي.- دريافت تصاوير بسيار با كيفيت ثبت شده توسط ماهوارههاي جاسوسي آمريكا.پرسنل نيروي هوايي ايالات متحده، ماموريتهاي پروازي ELINT (شنود الكترونيك) خارج از پايگاههاي آمريكا همچون پايگاه اوكيناوا و آلاسكا را به انجام ميرساندند. در اين پايگاهها، پرسنل رهگير (Tracksmen) پيامهاي هشدار را در مورد مشاهدة موشكهاي اتمي شوروي به آگاهي ميرساندند. اين سايتها بسيار پيچيده بودند به طوري كه (Stansfield Turner) آنها را سيستمهاي ساخته شده براي قرن 21 ام توصيف كرد.
دریادار استانسفيلد ترنر، رئیس پیشین سازمان سیا
برخي از قسمتهاي نيروي هوايي شاهنشاهي ايران درگير پروژة IBEX بودند و وظيفة تأمين دفاع هوايي براي اين پنج پايگاه را برعهده داشتند. دورتادور تمامي پايگاهها با چندين لايه سيم خاردار و ميدانهاي مين پوشش داده شده بود و پرسنل نگهباني نيروي هوايي شاهنشاهي قادر بودند به سرعت پرسنل غيرمجاز از ورود به داخل ايستگاه را شناسايي و از آنجا دور نمايند.
هواپيماي تاریخی و ارزشمند DHC-4 Caribou که تا مدتی پیش با رنگ آمیزی تاریخی و ارزشمند IIAF در محل نمایشگاه هوایی تهران وجود داشت و اکنون با رنگ آمیزی فاجعه آمیز مجدد، به دفتر کار یک شرکت بیمه تبدیل شده است!
به جز اينها، دو فروند هواپيماي DHC-4 Caribou از نوع برخاست كوتاه (STOL)، جهت فراهم آوري امور لجستيكي اين پايگاهها خريداري شده بودند و پرسنل را به پايگاههاي دوردست پروژه ترابري ميكردند. چنين چيزهاي بسيار جالب به نظر ميرسند، اگرچه پرسنل نيروي هوايي شاهنشاهي هرگز هواپيماهاي DHC-4 را به كار نگرفتند اما يكي از اين هواپيماها هنوز در محل موزة اين نيرو در پايگاه مهرآباد تهران با رنگآميزي كامل نيروي هوايي شاهنشاهي وجود دارد. سرنوشت ديگر هواپيماهاي DHC-4 روشن نيست.برنامة اصلي پروژة IBEX بر روي دو هواپيماي بوئينگ 707 نيروي هوايي شاهنشاهي و دو فروند از شش فروند هواپيماي گشت دريايي P-3F Orion نيروي دريايي شاهنشاهي پياده گرديد و آنها براي وظيفة ELINT تغيير داده شدند. با اين حال به جاي استفاده از هواپيماهاي P-3F Orion، نيروي هوايي شاهنشاهي تصميم گرفت تا چهار فروند هواپيماي هركولس از نوع C-130E/H را خريداري نمايد. زيرا آنها قادر بودند ضمن اينكه دستگاههاي حساس و پيچيدة ELINT را بار زدهاند، از باندهاي غيرآماده و خاكي واقع در ارتفاعات زياد نيز برخاست نمايند. دگرگوني چهار هواپيماي هركولس C-130E/H در بخش گرينويل از كارخانة لاكهيد همزمان با يك فروند بوئينگ B707-3J9C نيروي هوايي شاهنشاهي با تجهيز به سيستمهاي بسيار پيشرفتة الكترونيكي، در سال 1975 آغاز شد.
هواپيماي هركولس سي-130 جاسوسي نيروي هوايي شاهنشاهي ملقب به خفاش
هر هواپيماي هركولس كه به ادوات مرتبط با پروژة IBEX مجهز شده بود، تعداد 13 جايگاه اپراتور داشت. هر زيرسيستم ELINT نصب شده در هركولسها قادر بود فرستندههاي الكترونيكي همچون رادار، سايتهاي پرتابگر موشكهاي سام، بيسيم و ... در فواصل بسيار دور را شناسايي و طبقهبندي كند. در كنار زيرسيستمهاي ELINT، يك دوربين عكاسي پرقدرت با زاوية ديد اريب و عمودي نيز به عنوان جزئي از سامانههاي ELINT وظائف تجسس و شناسايي را كامل ميكرد.
دگرگونيها مورد نياز در هركولسها نيازمند گسترش و تقويت سازه دروني هواپيماها جهت نصب ادوات ويژة الكترونيكي بود كه شامل نصب آنتنهايي با طيفهاي كاري گوناگون بر روي بالها و بدنه، يك جهتياب آرايهاي قابل جمع شدن در زير بدنه و يك جايگاه ويژه و بزرگتر شده به شكل پاد (غلاف يا جايگاهي الكترونيكي كه در بيرون هواپيما نصب ميشود) در قسمت زيرين دو موتور انتهايي بالها ميگرديد. هركولسهاي پروژة IBEX، به همان خوبي كه قادر بودند وظيفة ديدهباني و ذخيرة دادههاي راديويي و سيگنالهاي راداري روسها را انجام دهند، به دوربينهاي عكاسي با فاصلة كانوني بسيار بلندي جهت تصويربرداري از فرستندههاي راداري روسها از ارتفاعات بسيار بالا مجهز بودند.
هواپيماي Aero Commander-560
بر اساس برخي گزارشها، قسمتي از قطعات و تجهيزات مربوط به پروژة IBEX دست كم درون دو فروند هواپيماي متعلق به هوانيروز ارتش شاهنشاهي از نوع Aero Commander-560 نيز نصب شده بودند. بايد توجه كنيد كه هر دو گونه هواپيماي C-130 و Aero Commander-560 در اوايل دهه 1970 به طور گسترده در پروازهاي جاسوسي - شناسايي در نزديك مرز شوروي به كار گرفته شدند.جدا از جستجوها و ديدهبانيهايي كه براي آزمايشات موشكي اتحاد شوروي انجام گرفتند، ارتش شاهنشاهي ايران به وسيلة سيستمهاي IBEX، كار شناسايي و مكانيابي، جستجو و تعيين هويت و همچنين تشخيص سيگنالهاي راداري را كه سرچشمهشان كشورهاي همسايه و به ويژه عراق بودند به انجام ميرساند.با اين حال پس از نصب تجهيزات IBEX در ايران، خبري پخش شد مبني بر اينكه شاه فقيد از كيفيت و كاركرد تجهيزات راضي نيست و بدين جهت كمپاني راكول از كارشناسان سازمان سيا جهت بهبود كاركرد ادوات كمك گرفت. به جز اينها، در مرحلة بسيار ابتدايي پروژه، نگرانيهاي شديدي در واشينگتن و ساير مراكز سياسي آمريكا پخش شد زيرا كمپاني راكول برخي از كارشناسان سابق سازمان اطلاعاتي NSA را جهت آموزش به پرسنل ارتش شاهنشاهي به كار گرفته بود كه بعضي از آنها پس از كار با تجهيزات مورد نظر در داخل آمريكا، دچار اختلالات و بيماري شده بودند.تاكنون نحوة حل مشكلات پيش آمده با IBEX مشخص نشده است اما به هر حال سيستم عملياتي شد و تمامي چهار هواپيماي هركولس C-130H پروژه كه به نام مستعار خفاش شناخته ميشدند پيوسته در نزديكي مرز با شوروي پرواز داده شدند. اين هواپيماهاي جاسوسي سي-130 (خفاش) به همراه پنج ايستگاه زميني، تحت فرماندهي تيمسار عبدالله عصرجديد، قسمت مهمي از واحد الكترونيك هوايي شناسايي نيروي هوايي شاهنشاهي را تشكيل داده و مابقي واحدها، دو اسكادران مستقل از هواپيماهاي شناسايي - جاسوسي RF-4E و RF-5A بودند. تماي خفاشها و تنها هواپيماي بوئينگ 707 اين پروژه در حالت عادي در پايگاه هوايي مهرآباد تهران استقرار داشتند اما پايگاههاي برجسته و مهمي نيز به عنوان پايگاههاي پيشرو در تبريز و همدان و احتمالن در ساير جاها همچون شيراز و زاهدان نيز به خوبي قادر به سرويسدهي بودند.
در اكتبر 1978، هواپيماي ELINT بوئينگ 707 با اسكورت دو شكاري اف-14 تامكت نيروي هوايي شاهنشاهي مجهز به موشكهاي فونيكس، يك فروند ميگ-25 شناسايي شوروي را از فاصلة 200 كيلومتري بر فراز درياي خزر رهگيري ميكننداگرچه امروزه يقين حاصل شده است كه هواپيماهاي شناسايي در دهها ماموريت عملياتي پرواز داده شدهاند، اما تنها در مورد يك عمليات برخي جزئيات روشن شده است: به تاريخ اكتبر 1978، هواپيماي بوئينگ 707 ويژة شنود با اسكورت دو شكاري اف-14 تامكت نيروي هوايي شاهنشاهي، يك فروند ميگ-25 شناسايي شوروي را بر فراز درياي خزر رهگيري ميكنند. اين رهگيري و قفل رادار، بيهيچ مشكلي از فاصلهاي بياندازه دور (200 كيلومتر) انجام گرفت و به پرسنل سازمان سيا همانند برخي از پرسنل نيروي دريايي ايالات متحده اجازه داده شد به قسمتي از نتايج عملكرد رادار اف-14 تامكت در اين رهگيري كه حاوي نكات بسيار مهم و حساسي بود دست پيدا كنند.
با سقوط حكومت شاه فقید و شعله كشيدن عقايد افراطي و بیمارگونه ی ضدآمريكايي در اواخر سال 1978 و اوايل 1979، با تأسيس جمهوري اسلامي به رهبري خميني، به سرعت نقطة پاياني بر هر دو پروژه نهاده شد
اينكه پس از انقلاب مذهبي چه بر سر اين سايتهاي مهم آمد، هنوز مشخص نشده است اما با توجه به برنامههاي پيشبيني شده براي چنين مواقعي، من گمان ميكنم هر دو سايت متعلق به سازمان سيا به ويژه تجهيزات درونشان، پيش از رفتن پرسنلشان به سمت تركيه، تمامن نابود شدهاند. اطمينان دارم كه پس از انقلاب مذهبي، هواپيماهاي اين پروژه، مشكل اساسي براي تهية قطعات يدكي داشتهاند اما جدا از تنها هواپيماي DHC-4 Caribou كه در موزة نيروي هوايي در مهرآباد جاي گرفته است، هيچكس اطلاعي از سرنوشت مابقي آنها ندارد. با كنار هم قرار دادن دانستههاي پراكندهاي كه تاكنون بدست آمدهاند، آشكار شده است كه هر دو پروژه كاملن موفقيتآميز بودهاند و اگر ادامه يافته بودند، بيش از يك ريسك و پروژة پرخرج سودمند ميشدند.
تنها عضو زندة پروژة IBEX، هواپيماي ELINT يا همان بوئينگ 707 ويژة شنود الكترونيكيBoeing 707-3J9C به شماره سريال پيشين 8316 - 5 و رجيستري 20834 ميباشد كه گويا هنوز هم پرواز ميكند. اين هواپيما در سال 1975 در بخش گرينويل به سيستمهاي الكترونيك مجهز شد و از پيكربندي استاندارد خود كه ترابري و سوخترسان بود خارج گرديد. پس از تغيير پيكربندي اين هواپيما، تعداد 13 جايگاه ويژة اپراتورهاي سيستمهاي الكترونيك در آن تعبيه گرديد. زيرسيستم ELINT نصب شده در اين هواپيما قادر به كشف و طبقهبندي فرستندههاي الكترونيك اطرافش بود. به همراه اين سيستم، يك دوربين عكاسي پرقدرت با ديد اريب و عمودي در پشت يك درب چهارگوش در قسمت دماغة هواپيما نصب شده بود. گيرندههاي ELINT نيز در قسمت صيقلي ريشة بال قرار گرفته بودند.در طي دوراني كه اين بوئينگ 707 در پروژة IBEX شركت ميكرد، پروازهايي فراواني در ارتفاع بالا و سرعت زياد در نزديكي مرز با شوروي جهت جمعآوري دادههاي مربوط به فعاليتهاي راداري و سيستمهاي دفاع هوايي روسها جهت يافتن روزنههاي فاقد پوشش راداري به انجام رساند. در صورت وقوع جنگ جهاني سوم، اين روزنهها جهت نفوذ بمبافكنهاي سنگين بي-52 ميتوانستند مورد استفاده قرار بگيرند.
اين هواپيما اكنون در اختيار پايگاه يكم نيروي هوايي در فرودگاه مهرآباد تهران قرار دارد. هيچ نوشتة خاصي بر روي اين هواپيما مشاهده نميشود و به نظر ميرسد هنوز همان وظيفة گردآوري دادههاي ELINT را به انجام ميرساند. با اين حال هنوز آشكار نيست كه آيا سيستمهاي گيرندة آن به طور پيوسته بهروز شدهاند يا خير.اگرچه ايرانيان همواره علاقه دارند اينطور نشان دهند كه نيروي هوايي و توانمنديهاي الكترونيكي كاملن پيشرفتهاي دارند اما در حقيقت آنها با فاصلة بسيار زيادي در پشت سر غرب قرار دارند مگر اينكه تكنولوژي مورد نيازشان را به نحوي بدست آورده باشند يا احتمالن به وسيلة مهندسي معكوس، يك سيستم تا حدي امروزي ELINT را توانسته باشند بسازند، هرچند كه توانمندي آنها در ساخت چنين تجهيزاتي بسيار محدود خواهد بود.
به تاريخ سوم ژوئن 1973، برابر 13 خرداد 1352، اعضاي گروهك تروريستي سازمان مجاهدين خلق، كارشناس زبدة آمريكايي درگير در پروژة IBEX يعني سرهنگ هاوكينز را در منطقة قيطرية تهران در مقابل منزل مسكونياش ترور كرده و به قتل ميرسانند. گروهك تروریستی - مذهبي «موحدین» به وسیلة چند تن از متعصبین مذهبی تهيمغز در اهواز تشکیل شده بود و «حسین علم الهدی» و «کیاوش» از جمله موسسین این سازمان آدمكشي به شمار میرفتند. این تروریستها، در راستای اقدامات نظامی و براندازی حکومت شاه، به چند رشته عملیات مسلحانه دست زدند. حمله به کنسولگری عراق در خرمشهر، ترور پل گریم کارشناس نظامی آمریکایی درگير در پروژة IBEX، انفجار شهربانی اهواز و از همة اینها فجیعتر، آتشسوزی و قتل عام صدها نفر در سینما رکس آبادان از جمله افتخارات این سازمان جهنمی به شمار میروند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر