رئیس سازمان قضایی نیروهای مسلح 30 خرداد 78 اعلام کرد: «عاملان اصلی با توجه به تحقیقات انجام گرفته مصطفی کاظمی (موسوی)، مهرداد عالیخانی (هاشمی)، خسرو براتی و سعید امامی هستند». از این پس اکبر گنجی و سایر اصلاح طلبان از نقش علی فلاحیان وزیر سابق در قتلها یاد کردند و دوستان سابق امامی نیز تلاش کردند تا نقش مصطفی کاظمی را پررنگتر کنند. اما چگونه ممکن است تنها 4 تن، ماجرای قتل صدها نفر را در کشوری به وسعت ایران به اجرا درآورند؟
اسدالله لاجوردي
اسدالله لاجوردی تنها بازماندة کمیته تحقیق كه توسط خميني برگزيده شده بود. ترور او در آن مقطع که هیچ سمت و مسئولیتی نداشت تنها به دلیل تلاش او برای بازگشائی پرونده انفجار دفتر نخست وزیری بوده است که پیش از این این پرونده با تلاشهای شخص موسوی خوئینی و فشارهای حزب مجاهدین انقلاب اسلامي بسته اعلام شده بود درگذشته دو نفر اول آن کمیته یعنی آيت الله قدوسی و آيت الله املشی پیش از آن ترور شده بودند او پس از اعضای قبلی که مورد ترور واقع شده بودند توسط آيت الله یوسف صانعی از سمت خود عزل گردید. وي مصداق همان دستمال كاغذي مصرف شده را براي نظام مقدس الله داشت كه ديگر نيازي بدان نداشتند.
حسن لاهوتي اشكوري
آیتالله حسن لاهوتی اشکوری (۱۳۰۶ در رودسر - ۷ آبان ۱۳۶۰ در تهران) از مخالفان و زندانیان سیاسی برجسته در دوران پهلوی بود. وی پس از انقلاب مذهبي از رشت به مجلس اول راه یافت. قبل از نمایندگی مجلس، او مدتی فرماندهی کمیتههای انقلاب اسلامی و برای مدتی کوتاهتر ریاست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده داشت. او همچنین امام جمعه رشت بود. در آبان ۱۳۶۰ (۷ ماه پس از شورش مسلحانه گروهك مجاهدین خلق)، وحید لاهوتی پسر آیتالله لاهوتی، به حکم اسدالله لاجوردی دستگیر شد. وی چند بار در تماس با لاجوردی نسبت به نوع برخورد با اعضای سازمان به وی اعتراض کرده و علت آن را پیشگیری از قرار گرفتن سازمان در برابر نظام میدانست. چند روز بعد حسن لاهوتی نیز به دستور لاجوردی بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. علت دستگیری آیتالله لاهوتی، خروج از مجلس به همراه مهدی بازرگان و اعضای نهضت آزادی در جریان رأی مجلس به عدم صلاحیت بنیصدر بود. تنها چند روز بعد خبر مرگ وی بر اثر ايست قلبي اعلام شد، خانواده لاهوتی در مصاحبه با هفته نامه شهروند امروز (شماره ۷۰) اعلام کردند که بنا به گزارش پزشکی قانونی، در معده وی اثر سم استریکنین وجود داشت و وی به مرگ طبیعی نمرده بود. هفته نامه «شهروند امروز» به همين دليل توسط اسلامپرستان دادگاه مطبوعات براي هميشه توقيف گرديد. (لينك جهت آگاهي بيشتر)
اکبر محمدی
شهید اکبر محمدی یکی از فعالان دانشجویی بود که از سال ۱۳۷۸ و در پی هجوم مغول وار اشرار ولایت به کوی دانشگاه تهران و اعتراضات دانشجویی تیرماه ۱۳۷۸ ، دستگیر، شکنجه و زندانی شد. او در ۸ مرداد ۱۳۸۵ در زندان اوین به صورت مشکوکی درگذشتانده شد. در شب مرگش، به بخش بهداری زندان اوین منتقل می گردد. جلادان در بهداری زندان، دست و پای وی را با زنجیر بسته و دهان او را هم با چسپ میبندند. وکیل مدافع محمدی، خلیل بهرامیان، از قول زندانیان دیگر همبند موکلش از جمله علی افشاری گفت که محمدی در طول چند روز پیش از مرگ، بارها وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود و آثار شکنجه بر بدن او به خوبی نمایان بوده است. پيکر وی شبانه در روستايی در اطراف شهر آمل به نام «چنگ میان» تحت مراقبتهای امنيتی بسیار شدید و بدون حضور هیچ یک از اعضای خانواده اش دفن شد. بسیاری از دانشجویانی که از نقاط مختلف ایران جهت شرکت در مراسم هفتم وی عازم شهرستان آمل شده بودند، توسط لباس شخصیها بازداشت شدند. (پیکر شهید اکبر محمدی)
زهرا كاظمي
عكاس و خبرنگار ايراني - كانادايي به جرم عكاسي در مقابل زندان اوين بازداشت شد و پس از تحمل شکنجههای شدید که در پیکر بیجانش مشهود بود، با اصابت متعدد جسمی سنگین بر سرش در زندان به قتل رسيد.
دكتر زهرا بني يعقوب
دكتر زهرا بني يعقوب، پزشك متعهد، در روز عيد فطر سال 1386 به همراه نامزدش در پاركي در همدان به جرم حرف زدن با نامزدش دستگير شد! و پس از تحمل 48 ساعت بازداشت غيرقانوني، پس از تجاوز، استخوانهای بدن و دست و پايش خرد شد و با طنابي خفه گرديد. بيدادگاه دستگاه قضایی همدان، پرونده قتل وی را بست و برای متهمان نیز قرار منع تعقیب صادر کرد. به دنبال آن، برخي اسناد مهم پرونده مفقود گردانده شدند.
ابراهيم لطف اللهي
دانشجوي رشته حقوق که پس از دستگيري و انتقال به بازداشتگاه اداره اطلاعات سنندج، به قتل رسيد.
اسامي بخش ديگر از قربانيان
محمد تقی زهتابی، مورخ و زبان شناس در 9 /10 / 1377 به قتل رسید.
کاظمی استاد دانشگاه.
رستمی، در همدان ربوده و کشته شد.
زهرا افتخاری در يكم اسفند ماه سال 76 ربوده و سپس کشته شد.
ناصر سبحانی از شاگردان مفتی زاده.
قیدی از پرسنل نیروی هوایی جنازه او را که با 30 ضربه چاقو کشته شده بود در سعادت آباد پیدا کردند.
حسین فتاپور، آذر 78 ، در برابر خانه اش کشته شد.
عزت الله علیزاده، او را "خودکشی" کردند.
خسرو قشقايي. پس از دریافت امان نامه از خمینی با تلاش رجبعلی ملایری که به روئيت هاشمی رفسنجانی و خامنه ای رسیده بود، در حمام خانه رجبعلی ملایری توسط مصطفی کاظمی (موسوي) در شیراز به قتل رسید.
مهندس کریم جلی و همسرش فاطمه اسلامی، در 26 دیماه سال 77 در منزل خود به قتل رسیدند.
جواد امامی، کارشناس دادگستری و همسرش سونیا آل یاسین در 25 دیماه سال 77 د ر خانه خود کشته شدند.
زهره ایزدی، دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران، در سال 73 کشته شد.
دکتر خاکسر در تهران به قتل رسيد.
محمد نظری، عضو حزب رنجبران در بندخان 12 دسامبر 92 به قتل رسيد.
حسن شاه جمالی (مسلمان مسیحی شده) در مرداد 73 به قتل رسيد.
کریم نور علی، وی را از ترکیه به ایران آوردند و به قتل رساندند.
محمد بابايي، در سقز به قتل رسید.
عبدالله باک، 19 ژوئیه 95 در بوکان به قتل رسيد.
عثمان زورایی، در سال 91 در سردشت به قتل رسيد.
احمد فاطمی، 12 اوت 92 در سر دشت به قتل رسيد.
محمد ناتوئی، 12 ژانویه 95 در بازپان به قتل رسيد.
علی تالوره، در ژوئن 92 در مریوان به قتل رسيد.
بهروز تقی زاده، 16 اوت 94 در ارومیه به قتل رسيد.
سراج الدین جاجوری، 22 اوت 94 در ارومیه به قتل رسيد.
محمد سعید جادری، 22 دسامبر 94 در کوی سانجاق به قتل رسيد.
جاکرده، در 1 آوریل 95 در باسرمه به قتل رسيد.
عبدالکریم جلالی، در 21 مارس 96 در کوی سنجق به قتل رسيد.
سالار جلالی، در 1 سپتامبر 92 در نوسود به قتل رسيد.
محمد جلیل، در 21 سپتامبر 91 در پیرانشهر به قتل رسيد.
رفعت حسینی، در 8 دسامبر 97 در کوی سنجق به قتل رسيد.
الماس خدر، در 1 سپتامبر 91 در اشنویه به قتل رسيد.
محود رحمانی، در 2 ژوئن 92 در پیرانشهر به قتل رسيد.
اصغر رستمی، در 24 اوت 95 در ویلاز رستم به قتل رسيد.
ادامه دارد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر